|
دردسر بزرگ برای دو عضو هیأت مدیره استقلال
هواداران یارگیریها را از چشم مظلومی و مؤمنی میبینند
با توجه به اینکه در میان مدیران کنونی استقلال چیزی تحت عنوان کمیته فنی وجود ندارد و هیچکدام از اعضای کادر مربیگری فصل گذشته هم در استقلال باقی نماندهاند، کاملاً مشخص است بازیکنانی که بدون انتخاب سرمربی مد نظر استقلالیها قرار گرفتهاند و زمینه برای عقد قرارداد با آنها فراهم میشود از نظر فنی زیر ذرهبین محمد مؤمنی و پرویز مظلومی بودهاند. دو عضو هیأت مدیره باشگاه استقلال که سابقه بازی و مربیگری در این تیم را دارند. قطعاً در مورد انتخاب نفرات جدید سایر مدیران به حرف این دو نفر توجه بسیاری میکنند چون آنها را دارای نظر فنی میدانند ولی همین مسأله میتواند برای مؤمنی و مظلومی در آینده دردسرآفرین شود چون اگر بازیکنانی که قبل از انتخاب سرمربی جدید جذب میشوند کارآیی لازم را نداشته باشند قطعاً همه هواداران این انتخابها را از چشم اعضای فنی هیأت مدیره میبینند و مؤمنی و مظلومی را مورد مؤاخذه قرار خواهند داد که چرا بازیکنان ضعیفی را در فصل نقل و انتقالات به خدمت گرفتند؟ البته فراموش نکنیم اگر فورواردی همچون سجاد شهباززاده در فصل پیش رو عملکرد خوبی برای استقلال داشته باشد باید به این مسأله هم اذعان کرد که گزینش او بواسطه انتخاب درست همین دو نفر بوده است. نگرانی در اردوی ملوان
نوری و زارع ادامه میدهند؟
ملوان پس از سقوط به لیگ یک اوضاع نابسامانی داشت و به نظر میرسید که در رقابت با باشگاههای متمول کار خیلی سختی برای بازگشت به لیگ برتر دارد، ولی با آمدن زوج پژمان نوری و مازیار زارع این باشگاه متحول شد. نوری بهعنوان مدیرعامل و زارع بهعنوان سرمربی شخصیت ملوان را ارتقا دادند و فصل گذشته این تیم با اقتدار به لیگ برتر صعود کرد. هواداران امید داشتند که این روند در فصل جدید هم ادامه داشته باشد و ملوان در لیگ برتر هم عملکرد خوب فصل گذشته را تکرار کند، ولی حالا خبر میرسد که کاپیتانهای سابق ممکن است برای ادامه همکاری خواهان تضمین باشند. مدیرعامل و سرمربی ملوان برای ادامه همکاری فرصتی ۱۰ روزه از هیأت مدیره این باشگاه خواستهاند. پس از لیگ برتری شدن ملوان، جلسه هیأت مدیره این باشگاه با حضور این دو نفر برگزار شد و زارع و نوری فرصتی ۱۰ روزه برای استراحت و تصمیمگیری در خصوص ادامه همکاری با ملوان خواستند. با توجه به تفاوت سطح فنی و سختافزاری لیگ برتر با لیگ یک، این دو ملوانی محبوب روی سکوهای ورزشگاه سیروس قایقران برای ادامه همکاری با قوهای سپید انزلی مردد هستند و از هیأت مدیره ملوان خواستهاند تا به آنها زمان برای فکر کردن دهند. اگر این همکاری ادامه پیدا نکند، ملوان برای موفقیت در لیگ برتر کار سختی خواهد داشت.
ماجدی چندان بهتر از عزیزی خادم نبوده است
ضعیفترین فدراسیون فوتبال سالهای معاصر
وصال روحانی
بیلان کار فدراسیون فوتبال ایران از اسفند سال 1400 که سرپرستی این نهاد به میرشاد ماجدی و بعضی افراد همسو و غیرهمسو با او سپرده شد، به قدری منفی است که بیگمان میتوان عنوان ضعیفترین فدراسیون سالهای معاصر این ورزش را در کشورمان به این نهاد اطلاق کرد.
بنیاد و ریشه اولیه این خرابی را البته رئیس فدراسیون قبلی گذاشت. شهابالدین عزیزی خادم چنان تکسو و متمرکز بر خود و براساس شعارهایی غیرواقعی بر فوتبال حکم راند که حتی همراهانش از وی زده شدند و پس از بیخبر ماندن آنها از همه جا و همه کس و اتخاذ تقریباً تمامی تصمیمهای اصلی توسط شخص عزیزی خادم و تقسیم شدن پولهای فراوان تحت عنوان پاداش به وابستگان وی به شکلی مبهم، رأی به بیکفایتی او دادند. با این حال آنچه پس از کنار رفتن عزیزی خادم روی داده، حتی از دوران وی هم ناامیدکنندهتر بوده است. از یک سو ماجدی هیچ کار مهم و دستاورد بزرگی را در چهار ماهی که از زمامداری وی میگذرد، موجب نشده و در دوره وی بوده که تیم ملی امید حتی از گروهش در فوتبال قهرمانی زیر 23 سال آسیا بالا نیامده و از عهده «قدرقدرت»هایی(!) در حد ترکمنستان و ازبکستان هم برنیامده است. بر سر دیدار دوستانه تیم ملی بزرگسالان مقابل کانادا هم که اصلاً سر نگرفت، چنان دوستان فدراسیوننشین ذوقزده شدند که برای گرفتن ویزای سفر به این کشور، شتابزده به ترکیه سفر کردند غافل از اینکه دولت کانادا در راستای اهداف سیاسیاش تصمیم فدراسیون فوتبال این کشور را وتو کرده و بازی تدارکاتی فوق را منتفی ساخته است.
هزار وعده خوبان یکی وفا نکند
عجبا که در میان همان چهار پنج عضو هیأت رئیسه فدراسیون شاید فقط یکی دو نفر به طور نصف و نیمه با ماجدی همراه باشند و بقیه با او همنظر نیستند. روابط عمومی فدراسیون مشتی شعار و وعده میدهد که معمولاً اجرا نمیشود و دپارتمان بینالملل فدراسیون که یکی از وظایفش تسهیل و تسریع روابط با سایر کشورها به قصد ارائه پیشنهاد بازیهای تدارکاتی به آنها و جور کردن انجام این مسابقات است، هر روز قول برگزاری دیدارهایی با این تیم و آن تیم را میدهد اما از هزار وعده خوبان حتی یکی هم عملی نمیشود. آن تک پیشنهادهای خوب هم از جانب کشورهایی میرسد که برای رفتن به آنجا باید 20 ساعت سفر هوایی داشت و در نتیجه فقط جنازه ملیپوشان به آنجا خواهد رسید و بدیهی است که دراگان اسکوچیچ آن را نپذیرد و از خیر این سفرهای سنگین و بدخیم بین قارهای بگذرد.
از حرفهای پوچ تا کرامات سازمان لیگ
احسان اصولی که از استان خراسان آمده و یک شبه ره صد ساله رفته و به سبب ریاست هیأت فوتبال این استان ابتدا به سرپرستی موقتی باشگاه شهرخودرو (و به قولی پدیده) منصوب شده و سپس به ریاست کمیته فوتسال و عضویت هیأت رئیسه و سخنگویی فدراسیون ارتقای درجه یافته، دائماً در حال مصاحبه و سخنوری و بیان اظهاراتی است که پشتوانه اجرایی چندانی ندارد و پوچ است و کفیل دبیری فدراسیون هم که حسن کامرانیفر یعنی همان کمک داور سابق است، اگرچه قصد صداقت در گفتار را دارد اما به هیچ یک از حرفهایش نباید امید بست زیرا نه خودش قدرت اجرایی چندانی دارد و نه مقامهای بالادست از او حمایت میکنند. کمیتههای انضباطی، استیناف و اخلاق فدراسیون مشغول صدور آرایی هستند که لزوماً چندان با یکدیگر همسویی ندارد و شماری از آنها ناقض آرای آن یکی است و سهیل مهدی در کامل کردن برنامه لیگ برتر چنان به مشکل برخورد کرد که نتیجه سه دیدار واپسین لیگ نه در زمین چمن و در میدان مسابقه بلکه در کمیته انضباطی تعیین شد و سه تیم با نتیجه 0-3 برنده اعلام شدند بدون اینکه دو تیم حتی یک ضربه به توپ بزنند زیرا تصور میرفت که رقبایشان با عدم حضور در میدان قانونشکنی کردهاند و البته اینها همگی از کرامات کمیته تقریباً خودمختار موسوم به «سازمان لیگ» است.
همچنان خبری از خصوصیسازی نیست
مریم ایراندوست، سرمربی تیم ملی فوتبال زنان ایران به جای اینکه بلافاصله بعد از حذف این تیم در همان مرحله گروهی جام ملتهای آسیا و آن هم در دستهای سه تیمی استعفا بدهد، به تازگی و البته بدون ارتباط با آن ناکامی از سمت خود کنار رفته و صمد مرفاوی در شرایطی سرمربی تیم ملی جوانان شده که با وجود پیشینه اخلاقی روشنش و کار در سطوح بالای باشگاهی، دو سه سالی است که سکاندار هیچ تیمی نبوده و سابقهای هم در زمینه کار درازمدت در ردههای سنی «پایه» ندارد.
حذف سرخابیها از لیگ قهرمانان آسیا که در دوره درخشان(!) کار عزیزی خادم روی داد، هنوز توسط فدراسیون جانشین وی جمع و جور و ترمیم نشده و اصول خصوصیسازی این دو باشگاه و بسیاری از باشگاههای دیگر ما با وجود گذشت 7 ماه از صدور حکم شوکهکننده حذف پرسپولیس و استقلال و گلگهر از لیگ قهرمانان آسیا 2022 هیچ پیشرفتی نداشته و کوچکترین تکان و تحول قابل ذکری در آن ایجاد نشده است. با اینکه در اجرای دوره بعدی این لیگ یک سال تأخیر افتاده و این جام آسیایی در سال 2024 بازگشایی خواهد شد، اما بعید است با فدراسیونی که اینک در صحنه حاضر میبینیم، تغییری در وضعیت موجود ایجاد شود و «فاقدان شرایط» به «واجدان شرایط» تبدیل شوند و از سوی «AFC» به مجوز حرفهای نائل گردند.
شانسی که ماجدی آورده است
در مجمع فوقالعاده اخیر فدراسیون در دهه اول خردادماه، تنها کاری که انجام شد، قطعی و نهایی کردن کار خلع عزیزی خادم بود و تعیین تکلیف ماجدی و چند پست دیگر به گردهمایی بعدی در شهریورماه موکول شد. شرایط از دورانی که سکاندار وقت ورزش کشور در دوئل شخصیاش با محمد دادکان، رئیس فدراسیون فوتبال وی را به بهانه ضعیف بودن نتایج تیم ملی در جام جهانی 2006 (آن نتایج آنقدرها هم ضعیف نبود) خلع و از این طریق تعلیق فوتبال ایران توسط فیفا را پایهگذاری کرد، اگر بدتر و بیثباتتر نباشد، قطعاً بهتر هم نیست ولی شانس ماجدی این است که فوتبالدوستان اینک به مسائل دیگری مثل رقابت همیشه داغ سرخابیها بر سر قهرمانی لیگ و خرید و فروشهای «پیشفصل» چشم دوختهاند و نحوه هدایت فدراسیون دلمشغولی اول آنها نیست. ظاهراً فیفا هم آنقدر مشغول رسیدگی به دهها دعوی و شکایت بازیکنان و مربیان خارجی از باشگاههای ما است که وقت ندارد وضعیت کلی فدراسیون ما را چک و برای این نهادها تصمیمگیری کند زیرا اگر وقت داشت و رسیدگی میکرد، الان فوتبال ما به سبب انباشت مشکلات داخلی و خارجی و انبوه شکایات بینالمللی و برآورده نکردن بخشی از آیینهای اجتماعی مورد اهتمام و تأکید فیفا اینک مثل سال 2006 تعلیق شده و یک کمیته انتقالی تازه را مصدر کار و بازگرداندن نظم به فوتبال کشور «بازتعریف» و ترمیم اساسنامه فدراسیون کرده بودند.
اما خورشید پشت ابر نمیماند
بله، ماجدی و سایر فدراسیوننشینان بسیار خوشاقبالند که این مشغلههای جانبی وجود دارد و فیفا فعلاً مجازاتشان نکرده ولی همان طور که پنهان شدن پشت صعود بسیار سریع تیم ملی به مرحله نهایی جام جهانی 2022 عزیزی خادم را از خلع شدن نجات نداد، بعید است که پناه گرفتن جانشینان وی نیز پشت بعضی مسائل به ظاهر مثبت دیگر، خورشید را همچنان پشت ابر نگه دارد و از کنار رفتن دیر یا زود سران فعلی فوتبال کشور جلوگیری کند. فراموش نکنیم که تعدادی از همین مدیران در دوران عزیزی خادم هم مصدر کار بودند و امضا و نشانههای تأییدشان پای برخی تصمیمهای غریب و غیراصولی رئیس قبلی فدراسیون مشاهده میشود.
علیآبادی مخالف رفتن ما سهنفر به جام جهانی بود
بختیاریزاده: بگذاریم ایتالیا جای ما به جامجهانی برود!
فساد در فوتبال ایران بیداد میکند؛ نتیجه فساد همین میشود که شخصیتهای سالمی مانند دادکان، دایی و فردوسیپور در فوتبال نیستند
ناصر قراگزلو
سهراب، سهراب، سهراب... چقدر افسوس میخوریم برای او. زمانی که بازیکن بود، به دلیل اختلاف با بلاژویچ، ماجرای ترکیه و به موقع نرسیدن به اردوی تیمملی، مقدماتی جامجهانی 2002 را از دست داد. او در مربیگری هم میتوانست یکی از بهترین مربیان ایران باشد اما روحیهاش با این شغل خیلی سازگار نبود و در بسیاری موارد پیشنهاد خود را به مربی دیگری داد و باعث شد تا افراد دیگری رشد کنند. خلاصه اینکه نه در دوران فوتبال از او مناسب بهره بردیم و نه حالا در عرصه مربیگری این مدافع با هوش و خوشفکر را میبینیم. با سهراب بختیاریزاده حدود نیم ساعت حرف زدیم. از وضعیت فوتبال ایران ناراضی بود و علت اصلیاش را فساد میدانست. این گفتوگو را بخوانید.
هر روز که میگذرد، به جامجهانی قطر نزدیک میشویم...اوضاع را چطور میبینی؟
اگر با همین شرایط پیش برویم، آبروریزی بزرگی در راه است. با این شرایط به جام جهانی نرویم بهتر است چون آینده خوبی در انتظار تیم ما نیست. (با کنایه) بهتر است اجازه بدهیم تیمی مانند ایتالیا به جام جهانی برود یا تیمهایی که در صدد حضور در جام جهانی بودند اما به هر دلیل امکان حضورشان فراهم نشد!
انگار دل پری از این فوتبال داری؟!
متأسفانه در فوتبال ایران فساد زیاد است؛ وقت صرف کردن برای این فوتبال حیف است. فوتبال ما به همه چیز شبیه شده جز فوتبال. وقت صرف کردن برای این فوتبال یعنی زمان و عمر خود را به بطالت گذراندید و هیچ بهرهای هم نصیبتان نمیشود.
تو را هیچ وقت تا این حد ناراحت ندیده بودیم!
وقتی میبینید که شرایط زندگی مردم سخت شده واقعاً صلاح نیست که روی فوتبال زوم کنیم و در موردش حرف بزنیم.
دادکان در مصاحبهاش با ایرانورزشی گفته که در زمان مدیریت خودش، به یک بازیکن تیم ملی به بهانه برد در بازیهای مقدماتی جام جهانی 2006 چیزی نزدیک به 7 میلیون پاداش میدادند که در آن زمان معادل پول یک پراید بود.
بله... آقای دادکان کاملاً درست گفته. یکی از دلایل افت فوتبال ما این است که شخصیتها و مدیران سالمی مانند آقای دادکان در فوتبال نیستند؛ یا امثال علی دایی و عادل فردوسیپور هم در فوتبال حضور ندارند.
حقیقت دارد که شما جزو سه بازیکنی بودی که علیآبادی مدیر وقت سازمان تربیت بدنی مخالف حضورتان در جام جهانی 2006 بود؟
بله... این مسأله کاملاً درست است و صحت دارد.
قبول داری که مشکلات مدیریتی فوتبال ملی ما را خیلی اذیت میکند؟
بله مشکل مدیریتی که همیشه در این سالها وجود داشته؛ حتی زمان دادکان که یکی ازمدیران تحصیلکرده و فوتبالی ما بود. کمبودهایی وجود داشت اما او با درایت، مشکلات را حل کرد یا به حداقل میرساند.
حرف آخر؟
باز هم دوست دارم این هشدار را بدهم که اگر با شرایط فعلی به جام جهانی برویم، یک فاجعه ملی رقم میخورد. باید هر چه زودتر جلوی این مشکل گرفته شود. تا دیر نشده باید فکری به حال حل مشکلات تیم ملی و فدراسیون کرد.
تلاش برای بخشودگی مجدد مدافع تیم ملی
کنعانی شهریور هم محروم است
پس از اتفاقاتی که زمستان سال گذشته رخ داد، فدراسیون فوتبال پرونده محمدحسین کنعانیزادگان را در اختیار ارکان قضایی خود گذاشت و در نهایت این بازیکن از همراهی تیم ملی در دو مسابقه محروم شد. البته با پادرمیانی اسکوچیچ و استیلی قرار شد کنعانیزادگان اجازه همراهی ایران در بازی با کره جنوبی و لبنان را داشته باشد و به جای آن دو مسابقه دوستانه را محروم شود. یکی از جلسات محرومیت محمدحسین هنگام برگزاری بازی تدارکاتی با الجزایر سپری شد ولی هنوز یک جلسه محرومیت دیگر به قوت خود باقی است و اگر شرایط عوض نشود اولین مسابقه تدارکاتی ایران در شهریور ماه را هم از دست میدهد به همین خاطر مسئولان تیم ملی به طور جدی در تلاش هستند تا این مشکل را برطرف کنند. تأثیر حضور مجیدی
ایرانیها، تماشاگر تمرینات الاتحاد
حضور فرهاد مجیدی در رأس هرم مربیگری الاتحاد کلبا شکل توجه رسانهای به این باشگاه را به طور کاملاً محسوسی متغیر کرده است و حالا تیمی که تا چند ماه قبل برای بالغ بر ۹۰ درصد فوتبالدوستان ایرانی کاملاً ناشناخته تلقی میشد، به مجموعه شناخته شدهای بدل شده است و اخبار آن نیز کم و بیش دنبال میشود. از سوی دیگر ایرانیان مقیم دبی بویژه آنهایی که طرفدار استقلال هستند نیز بواسطه حضور فرهاد شرایط الاتحاد را دنبال میکنند. اتفاقاً مدیران این باشگاه میخواهند از وضعیت ایجاد شده برای افزایش روحیه بازیکنان خود استفاده کنند و روی همین اصل صحبتهایی مطرح است و مواردی در بخشهای رسمی اطلاعرسانی الاتحاد کلبا دیده میشود که پس از آغاز تمرینات تاکتیکی این تیم، برخی روزهای هفته درهای محل تمرین به روی هواداران باز شود و آنها بتوانند تمرین دادن فرهاد مجیدی را تماشا کنند.
بحثهای مخفیانه در اتاقهای فدراسیون
اگر دادکان کاندیدا شود، آجرلو نمیآید
زمزمهها برای ثبتنام افراد سرشناس جهت حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال آغاز شده و قطعاً طی روزهای آینده قضیه جدیتر هم خواهد شد چون در شهریور ماه مجمع انتخاباتی فدراسیون برای گزینش رئیس جدید برگزار میشود و رئیس تازه کنترل مهمترین فدراسیون ورزشی کشورمان را برعهده خواهد گرفت. قطعاً از اوایل تابستان بحثها پیرامون ثبتنام نامزدها سر و شکل جدیتری به خود میگیرد و ترکیب کاندیداها تا حد زیادی مشخص خواهد شد. یکی از افرادی که زمزمههای فراوانی پیرامون احتمال حضورش در فدراسیون به گوش میرسد، محمد دادکان است. شخصی که تابستان سال ۸۵ در خلال برگزاری رقابتهای جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان به شکلی عجیب برکنار شد و البته فوتبال ایران تاوان سنگینی بابت آن تصمیم داد. دادکان هنوز حرفی از آمدن نزده ولی دیروز این بحث را در اتاقهای فدراسیون شنیدیم که اگر رئیس اسبق فدراسیون بیاید آنگاه به احتمال فراوان چهرههایی همچون مصطفی آجرلو وارد عرصه انتخابات نخواهند شد البته این نکته را هم نباید فراموش کنیم که خود آجرلو نیز تا امروز قاطعانه حرف از حضور در انتخابات نزده است.
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|